مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
شاعر : مهدی رحیمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
خـیزران آمد و بر مهـبط یارب زده شد تـازیـانـه عـوض گـفـتـن یـا اَب زده شد
اُسکتوا ضربه شد و بر دهن دشمن خورد مثل آن ضربه که یک روز به مرحب زده شد
روز و شب زینب کبری به اسیری چون رفت روز از روز بدش آمد و شب، شب زده شد
جـای لـیـلا و ربـاب و هـمـۀ اهـل حـرم دم به دم عـمـۀ سـادات مـرتـب زده شـد
صـاف بـود آیــنـهاش آه ولـی در کـوفـه داغ بـر آیـنـه از جـنـس مُحـدَّب زده شد
شـد کـبـودی اثـراتـش دو بـرابـر زیـرا؛ ضربهها بیشترش در وسط شب زده شد
زینب آن لحظه به پا خاست و از پا افتاد خیزران چونکه به پاخاست و بر لب زده شد
آسـمان بـار غـم روضۀ سـر را نـکـشید قـرعـۀ فـال بـه نـام منِ زیـنـب زده شـد
|